»» بیاموزیم:
آمارهای جهانی مهاجرت: آمارهای مهاجرت به افرادی اشاره میکند که از یک کشور به به کشور دیگری، برای مثال، مهاجران نسل اول، مهاجرت کردهاند. در موارد غیر رسمی، اصطلاحاتی مانند، «مهاجر»، یا «خارجی» اغلب برای نشان دادن ویژگیهای نژادی و قومی اقلیتهای مهاجران، بدون توجه به محل تولد یا شهروندی آنها استفاده میشود. برطبق «گزارش منشیگری عمومی سازمان مهاجرت بینالمللی و توسعه» بیشتر مهاجران بینالمللی در کشورهای توسعه یافته دارای درآمد بالا یعنی در حدود ۹۱ میلیون در سال ۲۰۰۵ میباشند. کشورهایی که درآمد کم یا کمتر از حد متوسط را دارند، دارای ۵۱ میلیون مهاجر بینالمللی میباشند. تعداد کل مهاجران بینالمللی در ایالات متحده آمریکا در بیشترین حد آن، یعنی ۳۹ میلیون نفر است.
بالاترین درصد مهاجران در نیروی کار و کارگران در کشورهای حوزه خلیج فارس محاسبه شده که ۹۰٪ در امارات متحده عربی، ۸۶٪ در قطر، ۸۲٪ در کویت، ۶۴٪ در عمان که این جریان مهاجرت فقط از کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند نمیباشد: در حدود یک سوم مهاجران بین المللی از یک کشور توسعه یافته به کشور دیگری مهاجرت میکنند. در اروپا، فقط لوکزامبورگ این میزان را با ۴۵٪ نیروی کار خارجی دارد. در کشور سویس، ۲۲٪ از نیروی کار از خارجیان تشکیل میشود، اما در کشورهای دیگر اروپایی، کمتر از ۱۰٪ خارجی هستند (کلمه خارجی معادل کلمه مهاجر نیست). در ۴۱ کشور، بیش از یک پنجم جمعیت از مهاجران خارجی تشکیل شدهاست.
انواع مهاجرت: مهاجرت خارجی، بین کشورها صورت میگیرد و مهاجران از کشوری به کشور دیگر مهاجرت میکنند در حالی که مهاجرت داخلی جابهجایی بین نواحی داخلی یک کشور است. حرکت روزانه مردم از حومهها و شهرکهای اطراف به داخل شهرهای بزرگ برای رفتن به محل کار یا استفاده از خدمات داخل شهرها، نوعی مهاجرت داخلی است که به آن مهاجرت روزانه گفته میشود.در این نوع مهاجرت مردم در شب به محل سکونت خود بازمیگردند. حرکت کوچنشینان و جابهجایی کارگران از شهرها به روستاها در فصل میوهچینی، نوع دیگری از مهاجرت داخلی است که به آن مهاجرت فصلی میگویند. پناهندگی نوعی از مهاجرت خارجی است که عوامل دافعه در مبدا؛مردم را مجبور به نقل مکان میکند. بهعنوان نمونه،تشکیل دولت اسراییل زمینه ساز پناهندگی بسیاری از فلسطینیها به اردن، مصر، سوریه و لبنان شد.
حمله شوروی به افغانستان و جنگهای داخلی در آن کشور، باعث پناهندگی افغانها به ایران و پاکستان گردید. خشکسالی، قحطی و جنگهای داخلی باعث پناهندگی سکنه اتیوپی به کشورهای مجاور شد. برخی مهاجرتهای خارجی با هدف دستیابی به منابع طبیعی و ثروت و یا دستمزد و رفاه بیشتر انجام میپذیرد که به آن مهاجرت اختیاری گفته میشود.در این گونه مهاجرتها کشور مبدا دچار مشکلات اقتصادی است. بهعنوان نمونه مهاجرت اروپاییان به آمریکا، استرالیا، کانادا و آفریقا در قرن نوزدهم یک مهاجرت اختیاری است. مهاجرت کارگران ترکیه به آلمان غربی پس از جنگ جهانی دوم، و مهاجرت مردم اتریش، مجارستان،یوگسلاویبه آلمان پس از سال ۱۹۸۹ نیز مهاجرتهای اختیاری هستند.
اثرات مهاجرت: طبق برآورد سازمانهای مدافع حقوق بشر، سالانه بین ۶۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار انسان توسط قاچاقچیان از مرزها عبور داده شده و به فروش میرسند که ۸۰ درصد از این افراد دختران و زنان هستند. بسیاری از این افراد به کارهای سیاه و غیرقانونی واداشته میشوند، و مورد استثمار و بدرفتاری قرار میگیرند. در وضع قوانین مربوط به مهاجرین، بهجای پذیرفتن آنان بهعنوان شهروندان جامعه، کنترل آنان بهعنوان حاشیهنشینان جامعه مد نظر قرار میگیرد. به این ترتیب مهاجرین آخرین حلقههای زنجیر سلطهٔ قدرتمندان را با هستی خود تنیده میبینند و زنان مهاجر رنگ جنسیتی را در شمایل این زنجیر باز میشناسند
مزایای مهاجرت:شاید بیشتر تعجب کنید اگر بدانید بر طبق آخرین گزارشها برنامه توسعه سازمان ملل متحد مهاجرت به نفع کشورهای فقیر نیز میباشد. همانند آنچه که در بازار آزاد جهانی وجود دارد اینطور بهنظر میرسد که نیروی کار مازاد کشورهای خود را که تقاضا برای آنها کم است ترک کرده وبه کشورهایی میروند که تقاضا برای آنها زیاد است.مهاجرتهای بینالمللی منجر به کسب مهارت و آموزش میشود.مزایای مهاجرت برای کشورهایی مثل کانادا که نرخ تولد در آن پایین است به وضوح قابل مشاهده است. طبیعی است که کشورهای فقیر تمایلی به از دست دادن نیروهای متخصص ندارند؛ اما راه حل این مشکل این نیست که نیروی کار آماده در جایی باشد که به کار گرفته نشود و یا محروم از کار کردن باشد در واقع شواهدی موجود است که مهاجرتهای این چنینی موجب مساعدت به کشورهای فقیر است